شرکت در آزمون دو رشته یکی از مواردی است که هر سال ذهن بسیاری از متقاضیان کارشناسیارشد را درگیر خود میکند. هنگامیکه معمولاً در آبان ماه دفترچهی ثبتنام در وبسایت سازمان سنجش ارائه میشود، متقاضیان متوجه میشوند که میتوانند در آزمون دو رشته، بهطور همزمان، شرکت کنند (مثلاً یک رشتهی اصلی و یک رشتهی شناور). این موضوع افراد را ترغیب میکند که به این موضوع فکر کنند که شرکتکردن در دو رشته میتواند چه مزایایی داشته باشد. افراد اغلب به معایب این کار کمتر فکر میکنند. در مطلب پیش رو هدف این است که به مزایا و معایب این کار و منطق این تصمیم بپردازیم.
در ابتدا لازم است توضیح دهیم که برنامهریزی سازمان سنجش بهگونهای است که امتحان رشتههای شناور از نظر ساعتی روی رشتههای اصلی منطبق نشود و حضور در دو رشته امکانپذیر باشد.
آیا شرکتکردن در آزمون دو رشته بهمعنی توزیع ریسک و افزایش بخت رقابت است؟
دستهای از داوطلبها ادعا میکنند که اگر در آزمون دو رشته شرکت کنند شانس قبولیشان را بالاتر میبرند؛ بهاین ترتیب که اگر بههر دلیلی یکی از آزمونها را خراب کنند، در دومی بهتر حاضر میشوند و آن را جبران میکنند. این ایده در ظاهر بد نیست و هدف ما هم این نیست بهکلی این ایده را زیرسؤال ببریم؛ فقط لازم است مواردی را تشریح کنیم.
این نکته هم از لطف خالی نیست که در این زمینه برخی از دوآزمونیها منطق قویتری دارند؛ مثلاً آزمون رشتههای مهندسی کامپیوتر و IT از آن جمله است که از نظر دروس امتحانی انطباق خیلی زیادی با هم دارند. بااینحال بخش عمدهای از دوآزمونیها غیرمنطقی هستند.
یکی از مفاهیم استراتژی (درس مدیریت استراتژیک) را میتوانیم بهاین صورت تعریف کنیم که استراتژی ۹۹ تا «نه» است و تنها ۱ «بله»؛ یعنی اگر قرار باشد یک استراتژی موفق شود، لازم است به بسیاری از موارد نه بگوید. درمورد انتخاب چند رشته هم این موضوع صادق است؛ یعنی با این توصیف و در این منطق، انتخاب چند رشته استراتژی ضعیفی محسوب میشود (اگر دنبال دو خرگوش باشی، درنهایت هیچیک را نمیتوانی بگیری).
چرا شرکت در دو آزمون هوشمندانه نیست؟
در اینجا میتوان به دو دلیل اشاره کرد؛ اول بهدلیل پراکندگی وقت و ذهن خود فرد؛ دوم بهعلت بالابودن شدت رقابت! خب، اینها بهچه معناست؟
برای اینکه بتوانیم موارد یادشده را بهخوبی توضیح دهیم دو سناریو تعریف میکنیم. در سناریوی اول فرد برای هر دو آزمون وقت میگذارد و تلاش میکند هر دو را بهصورت موازی جلو ببرد؛ در سناریوی دوم فرد فقط برای یکی از آزمونها وقت میگذارد و برای آزمون دوم هیچگونه تلاشی نمیکند. او در آزمون دوم صرفاً شرکت میکند.
فرد در سناریوی اول، حتی اگر فرض کنیم دو آزمون فقط در دو یا سه درس با هم اختلاف دارند، برای هر دو آزمون وقت میگذارد. در اینجا یک مشکل اساسی وجود دارد؛ زمان محدود فرد میان دو آزمون تقسیم میشود. اگر فرض کنیم داوطلب برای مثال در هر دو آزمون رتبهی پانصد را کسب کند، آیا بهتر نبود «سیاست تمرکز» را رعایت میکرد و در یک آزمون رتبهی دویست را را به دست آورد؟
در سناریوی دوم فرد تنها روی یک آزمون تمرکز میکند. مشخصاً او، با توجه به فضای بهشدت رقابتی کنکور، در آزمون دوم هیچ شانسی ندارد. پس چرا کاری بیهوده و زمانبر و هزینهبردار را انجام دهد که بار اضافی برای ذهن دارد؟
میتوانیم جمعبندی کنیم که شرکت در دو آزمون بهطور همزمان کاری منطقی نیست و در بالای ۹۰ درصد موارد استراتژی شکستخوردهای است.
ممکن است شما جزو آن دسته از داوطلبانی باشید که گیرایی بسیار بالا در دروس، سرعتعمل پذیرفتنی در پیشبرد دروس و انگیزهی بالا برای رسیدن به موفقیت در دو رشته را داشته باشید. همچنین ممکن است دوست داشته باشید که حتماً بخت خود را در دو آزمون امتحان کنید. توصیهی ما در این باره این است که دو رشتهای که انتخاب میکنید باید حداقل در پنجاه درصد دروس امتحانی با هم مشترک باشند. متقاضی هم باید تا حد ممکن ساعت مطالعهی روزانه و میانگین مطالعات هفتگی خود را تا حد ممکن بالا ببرد.
در این باره مطالب بیشتری در وبلاگ کافهتدریس بخوانید: