رهبری در سازمان یعنی چه و چه چیزی یک فرد را به رهبر تبدیل میکند؟ مهارتها و ویژگیهای زیادی در رشته مدیریت جود دارد که میتواند شما را از یک فرد عادی به یک مدیر و رهبر موفق تبدیل کند. وجود یک رهبر در سازمان میتواند همهچیز را تغییر دهد و سازمان را به موفقیتهای بیشتری برساند. در این مطلب قصد داریم مفهوم رهبری و تفاوت آن با مدیریت را بهطور کامل شرح دهیم و سبکهای رهبری را بررسی کنیم. اگر دانشجوی رشتههای مدیریت هستید یا قصد دارید مهارتهای مهم این رشته را بدانید، حتماً تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
رهبری در سازمان
رهبری در سازمان وظیفههای دشواری دارد که شاید همه قادر به انجامدادن آن نباشید. در هر سازمانی رهبر باید توانایی هدایتکردن تیم یا گروه را داشته باشد و بتواند با شخصیت الهامبخش خود، افراد را به انجامدادن وظايفشان ترغيب کند. گاهی رهبر کاری میکند که افراد در سازمان کارهايی بيشتر از وظیفههای خود هم انجام دهند. رهبر در سازمان به تمامی منابع، هدفها، نيروی انسان و جزئيات سازمان اشراف کامل دارد و میتواند تصميمهای استراتژيک سازمان را بگيريد. رهبر میتواند برای رسيدن به هدفهای سازمان همه را بسيج کند و با بهينهکردن منابع، بازدهی سازمان را در رسيدن به هدفهای خود بالاتر ببرد.
در سازمانها رهبر سازمان بهعنوان یک جایگاه شغلی یا یک سمت سازمانی تعریف نمیشود. رهبر ممکن است یک مدیر سازمان یا حتی یک سرپرست باشد؛ کسی که بتواند انگیزه کارکنان را افزایش دهد، توانایی حل مسئله و حل تعارض بالایی داشته باشد، اهداف و منابع سازمان را بشناسد و شخصیت کاریزماتیکی داشته باشد.
ویژگیهای رهبر سازمان
شاید رهبری را بتوان یک ویژگی ذاتی دانست، اما بخش زیادی از مهارتهای یک رهبر خوب اکتسابی هستند و باید با آموزش آنها را تقویت کرد؛ بنابراین شاید همهی ما نامهای زیادی را به خاطر بیاوریم که بدون هیچ آموزشی به یک رهبر خوب تبدیل شده باشند، اما همهی انسانهای عادی هم میتوانند با یادگیری مهارتهای لازم، به یک رهبر خوب تبدیل شوند. یک رهبر خوب، علاوه بر مهارتهای تخصصی حوزهی کاریاش، مهارتهای نرم خوبی هم دارد.
- توانایی بالا در حل مسئله
- توانایی حل تعارضها
- کار تیمی خوب
- مدیریت زمان بالا
- مذاکره قوی
- همدلی و ارتباط نزدیک با افراد
- قابلیت اعتماد
- شونده خوب بودن
- شناخت کامل صنعت و سازمان
- شناخت کامل نیروی انسانی سازمان
رهبری یک ویژگی فنی نیست که بتوان آن را بهصورت فرمول و عدد و بهصورت دقیق تعریف و خطکشی کرد، اما مجموعهای از ویژگیهای رهبران خوب را میتوان این موارد دانست و با داشتن مجموعهی این ویژگیها هر کسی به یک رهبر قوی در سازمان تبدیل شود.
سبکهای رهبری در سازمان
همانطور که پیشتر گفتیم، افراد مختلف، با توجه به تواناییها و ویژگیهای شخصیتی خاصشانس، ممکن است سبکهای متفاوتی داشته باشند؛ بههمین دلیل هم سبکهای رهبری متفاوتی هم ایجاد یا تعریفشده است. هر یک از این سبکهای رهبری در سازمان، با توجه به فرهنگ سازمانی، شخصیت فرد و نیروی انسانی آن سازمان، میتواند تأثیر متفاوتی ایجاد کند؛ بنابراین هر سبک رهبری در سازمان باید متناسب با شرایط همان سازمان بررسی شود.
- رهبری دموکراتیک
- رهبری خودکامه
- رهبری تفویضی
- رهبری استراتژیک
- رهبری تحولآفرین
- رهبری تعاملی
- رهبری مربیگری
- رهبری بوروکراتیک
- رهبری رؤیایی
- تنظیمکنندهی سرعت و استاندارد
- رهبری موقعیتی
رهبری دموکراتیک
رهبری دموکراتیک با عنوان رهبری مشارکتی هم شناخته میشود. در این سبک رهبری همهی اعضای سازمان میتوانند نظرات خود را بیان کنند و در تصمیمگیری نقش داشته باشند. در آخر تصمیم نهایی را رهبر میگیرد، اما نظر همهی اعضای سازمان در تصمیمگیری دخیل است؛ مثلاً در یک جلسهی هیئتمدیره ممکن است رهبر دموکراتیک چند گزینه را به اعضای هیئتمدیره پیشنهاد کند و اعضای تیم نظرات مثبت و منفی خود را بیان کنند. درنهایت یا رهبر با توجه به نظرات یکی را انتخاب کند یا تصمیم درمورد انتخاب نهایی را دوباره به رأی بگذارد. سبک رهبری دموکراتیک میتواند اشتیاق کارکنان و اعضای تیم را در مشارکت افزایش دهد و انگیزه بیشتر اعضای سازمان را رقم بزند، اما گاهی ممکن است برای رسیدن به یک اجماع کلی زمان زیادی صرف کند که در تصمیمهای فوری مناسب نیست.
رهبری خودکامه
رهبری خودکامه یا رهبری استبدادی دقیقاً نقطهی مقابل رهبری دموکراتیک است؛ زمانی است که یک رهبر بدون درنظرگرفتن نظر دیگران تصمیم میگیرد. در این سبک رهبری کارمندان و اعضای سازمان تأثیری بر تصمیم رهبر نمیگذارند و هر چه او بخواهد همان میشود. این سبک رهبری در زمانی که نیاز به یک تصمیم فوری داشته باشیم میتواند مفید باشد. این سبک رهبری میتواند تأثیر تجربهی پایین کارمندان در تصمیمگیری را جبران کند و تصمیمهای مهم سازمان در زمان کوتاهتری گرفته شود. سبک رهبری خودکامه ممکن است نارضایتی کارمندان را هم همراه داشته باشد و به ترک شغل برخی افراد بینجامد. سازمانهای با سبک رهبری استبدادی اتکای زیادی به رهبر خود دارند و اگر رهبر سازمان حتی برای یک روز حضور نداشته باشد، تصمیمهای سازمان به تأخیر خواهد افتاد.
سبک رهبری تفویضی یا بدون مداخله
سبک رهبری بدون مداخلی به رهبرانی اشاره میکند که در کارها دخالت نمیکنند، مگر آنکه شرایط ایجاب کند. در این سبک رهبری رهبر اختیارات را به کارمندان خود واگذار میکند و به تصمیمهای آنان احترام میگذارد و فقط در صورت نیاز مداخله میکند. این سبک رهبری کارمندان مسئولیتپذیری پرورش میدهد و با آن انگیزهی کارمندان برای کار بیشتر میشود. این سبک رهبری در سازمانهایی که پروژههای خلاقانه و مستقل انجام میشود میتواند مناسب باشد، مانند آژانسهای تبلیغاتی. اختیار زیاد در این سبک رهبری سازمانی میتواند چندپارهشدن فرهنگ سازمانی را به بار آورد و انسجام سازمان را از میان ببرد.
سبک رهبری استراتژیک
رهبران استراتژیک نگاه بلندمدت دارند و میان عملیات روزانه و فرصتهای آیندهی سازمان قرار میگیرند. در سبک رهبری سازمانی استراتژیک رهبران تلاش میکنند، علاوه بر مدیرت کارهای روزانه، فرصتهای رشد و توسعهی کسبوکار را بهخوبی بشناسند و سازمان را در مسیر هدفهای استراتژیک خود پیش ببرند. ممکن است رهبران استراتژیک همیشه به آینده فکر کنند و بخشی از فعالیتهای روزمره را از دست بدهند. بهتر است این رهبران مهارت تفویض اختیار را یاد بگیرند و بخشی از کارها را به دیگر اعضای سازمان بسپارند تا بار تصمیمگیری و فکرهای زیاد کمتر شود.
سبک رهبری سازمان تحولآفرین
در سبک رهبری تحولآفرین رهبر سازمان همیشه به دنبال تغییر و بهبود وضعیت است. رهبر تحولآفرین تلاش میکند تا کارکنان رشد و توسعه پیدا کنند و از چارچوب کارهای روزمره و تکراری خود خارج شوند. در سبک رهبری تحولآفرین انگیزهی کارکنان برای رشد و یادگیری بیشتر میشود، اما ممکن است چالشهایی هم داشته باشد که باید بهدرستی مدیریت شود.
سبک رهبری تعاملی
سبک رهبری تعاملی مبتنی بر پاداش است، بهاین صورت که اگر کار را درست انجام دهید، پاداش خواهید گرفت و در غیر این صورت، از پاداش خبری نیست. این سبک رهبری برای زمانی که نتیجهها واضح و مشخص است میتواند مفید باشد و در این ساختار، وظیفهها و انتظارها بهطور کاملاً مشخص تعریف میشود. نقطهضعف این سبک رهبری بیتوجهی به رابطهها با کارکنان، توسعهی تیم و آموزش است. سبک رهبری تعاملی گاهی میتواند ازبینرفتن خلاقیت را رقم بزند.
سبک رهبری کوچینگ یا مربیگری
در این سبک رهبری تمرکز بر پرورش و توسعهی فردی افراد سازمان است. این سبک رهبری سازمانی، با شناسایی و پرورش نقاط قوت فردی، تیمها را قادر میکند که بهتر با هم کار کنند. در سبک رهبری مربی ممکن است رهبر ازطریق راههایی مانند راهنماییکردن، سپردن وظیفههای جدید یا تشویقکردن تلاش کند نقطههای قوت اعضای سازمان را بهبود ببخشد. این سبک رهبری افزایش اعتمادبهنفس و انرژی کارکنان را رقم میزند و اعضای تیم تصور میکنند منحصربهفرد و باارزش هستند. توسعهی کارمندان ممکن است از این طریق زمان زیادی صرف کند و این را میتوان نقطهضعف رهبری بهسبک کوچینگ دانست.
سبک رهبری سازمانی بوروکراتیک
رهبری بوروکراتیک مبتنی بر ساختار سازمانی است و در این روش جایگاه سازمان اهمیت زیادی دارد. در روش رهبری بوروکراتیک رهبر به نظر اعضای سازمان توجه میکند، اما اگر مطابق با ساختار و خطمشی سازمان نباشد، آن را رد میکند. رهبری بوروکراتیک برای سازمانهای سنتی، قدیمی و موفق که نمیخواهند رویهی فعلی خود را تغییر دهند یا تغییر با اتلافوقت و انرژی همراه است بسیار مناسب است. رهبری بوروکراتیک خلاقیت در سازمان را کاهش میدهد و برای سازمانهایی که به راهحلهای خلاقانه نیاز دارند مناسب نیست.
رهبری رؤیایی یا بابصیرت
سبک رهبری رؤیایی نوعی رهبری است که بر ایجاد چشماندازی برای آینده و الهامبخشیدن به دیگران برای تحقق آن تمرکز دارد. این یک سبک مدیریت روبهجلو است که نوآوری، همکاری و رشد شخصی را تشویق میکند. این سبک رهبری با مؤلفههایی مانند نوآوری، الهامبخشی، چشمانداز روشن، همکاری، توانمندسازی، تفکر بلندمدت و اشتیاق همراه است.
رهبری تنظیمکننده
یک رهبر تنظیمکننده استانداردهای بلندپروازانهای را تعیین میکند و از کارکنان انتظار دارد که به آن استانداردها برسند. این سبک رهبری مبتنی بر نتیجههاست و بر سرعت و کیفیت بالا تأکید میکند. در این سبک رهبری رهبر معیارهای کلیدی عملکرد را تعیین میکند و از اعضا انتظار دارد این معیارهای کلیدی را برآورده کنند. این سبک رهبری بر میزان مسئولیتپذیری افراد تأکید زیادی میکند و اعضای سازمان باید بتوانند با سرعت و کیفیت بالا کارها را انجام دهند. این سبک رهبری برای زمانهایی که یک ضربالاجل مهم وجود دارد یا زمان انجامدادن یک پروژهی مهم کم باشد مناسب است.
رهبری موقعیتی
در سبک رهبری موقعیتی فقط یک ثابت وجود دارد و آن تغییر است. در اکثر استارتاپهای نوپا تغییرات زیادی اتفاق میافتد و یک رهبر باید بتواند در موقعیتهای متفاوت سبک خود را تغییر دهد. در سبک رهبری موقعیتی چالشها و تغییرات بازار و شرایط کسبوکار بهدقت بررسی و با توجه به شرایط، سیاستها و تصمیمگیریها تغییر پیدا میکند. رهبران با این سبک باید در تمامی حوزهها مهارت بالایی داشته باشند.
فرق یک رهبر با مدیر چیست؟
یکی از سؤالهایی که معمولاً زیاد پرسیده میشود، تفاوت یک مدیر و یک رهبر است. در این بخش به نقل از مجله فوربس به تفاوت رهبر و مدیر میپردازیم:
۱. رهبران یک چشمانداز ایجاد میکنند؛ مدیران هدفها را ایجاد میکنند.
۲. رهبران عامل تغییر هستند؛ مدیران وضعیت موجود را حفظ میکنند.
۳. رهبران منحصربهفرد هستند؛ مدیران کپی میکنند.
۴. رهبران ریسک میکنند؛ مدیران ریسک را کنترل میکنند.
۵. رهبران نگاه بلندمدت دارند؛ مدیران کوتاهمدت فکر میکنند.
۶. رهبران شخصی رشد میکنند؛ مدیران بر مهارتهای موجود و اثباتشده تکیه میکنند.
۷. رهبران روابط را ایجاد میکنند؛ مدیران سیستمها و فرایندها را میسازند.
۸. رهبران کارمندان را به طرفدار و حامی تبدیل میکنند؛ مدیران فقط کارمند استخدام میکنند.