در دنیای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، پایتورچ (PyTorch) و تنسورفلو (TensorFlow) به عنوان دو فریم‌ورک مهم و پرکاربرد شناخته می‌شوند. این دو فریم‌ورک به دلیل سهولت استفاده، قابلیت مقیاس‌پذیری و ماهیت متن‌باز خود، محبوبیت زیادی در میان دانشمندان داده و مهندسان یادگیری ماشین پیدا کرده‌اند. کراس (Keras) نیز که به عنوان یک رابط کاربری سطح بالا بر روی تنسورفلو ساخته شده، به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد به سادگی و با سرعت بالا مدل‌های یادگیری عمیق خود را ایجاد کرده و آموزش دهند. در این مقاله، به بررسی و مقایسه پایتورچ، تنسورفلو و کراس خواهیم پرداخت تا شما بتوانید با توجه به نیازها و پروژه‌های خود، بهترین گزینه را انتخاب کنید.

فهرست مطالب پنهان‌کردن فهرست
  1. 1. یادگیری عمیق چیست؟
  2. 2. پایتورچ چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟
    1. 2.1. گراف محاسباتی پویا
    2. 2.2. سبک پایتونی
    3. 2.3. تورچ‌ویژن
    4. 2.4. تسریع عملکرد با GPU
    5. 2.5. جامعه پویا
  3. 3. تنسورفلو چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟
    1. 3.1. گراف‌ محاسباتی ایستا
    2. 3.2. پشتیبانی از معماری‌های مختلف شبکه عصبی
    3. 3.3. تسریع سخت‌افزاری
    4. 3.4. جامعه بزرگ و پویا
  4. 4. کراس چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟
    1. 4.1. مدل ترتیبی (Sequential)
    2. 4.2. مدل تابعی (Functional)
  5. 5. چطور از هر یک از فریم‌ورک‌های پایتورچ، تنسورفلو و کراس استفاده کنیم؟
    1. 5.1. نمونه کد استفاده از پایتورچ
    2. 5.2. نمونه کد استفاده از تنسورفلو
    3. 5.3. نمونه کد استفاده از کراس
  6. 6. مقایسه فریم‌ورک‌های مختلف
    1. 6.1. مقایسه پایتورچ و تنسورفلو
    2. 6.2. مقایسه تنسورفلو و کراس
    3. 6.3. مقایسه پایتورچ و کراس
    4. 6.4. مقایسه پایتورچ، تنسورفلو و کراس
  7. 7. مزایا و معایب فریم‌ورک‌های یادگیری عمیق
    1. 7.1. پایتورچ
      1. 7.1.1. مزایا
      2. 7.1.2. معایب
    2. 7.2. تنسورفلو
      1. 7.2.1. مزایا
      2. 7.2.2. معایب
    3. 7.3. کراس
      1. 7.3.1. مزایا
      2. 7.3.2. معایب
  8. 8. جمع‌بندی پایتورچ، تنسورفلو و کراس
  9. 9. سوالات متداول
    1. 9.1. چگونه می‌توان تصمیم گرفت بین پایتورچ (PyTorch) و تنسورفلو (TensorFlow) انتخاب کرد؟
    2. 9.2. چه تفاوت‌هایی بین گراف‌های محاسباتی پویا (Dynamic Computational Graphs) و استاتیک (Static Computational Graphs) وجود دارد و این تفاوت‌ها چگونه بر انتخاب فریم‌ورک تاثیر می‌گذارند؟
    3. 9.3. چگونه می‌توان از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده (Pre-trained Models) در پایتورچ، تنسورفلو و کراس استفاده کرد؟
    4. 9.4. مزایا و معایب استفاده از کراس (Keras) به عنوان یک فریم‌ورک یادگیری عمیق چیست؟
    5. 9.5. چگونه می‌توان عملکرد مدل‌های یادگیری عمیق را با استفاده از واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) و واحدهای پردازش تنسور (TPU) بهبود بخشید؟
  10. 10. یادگیری ماشین لرنینگ را از امروز شروع کنید!

قبل از بررسی جزئیات پایتورچ و تنسورفلو، اجازه دهید کمی درباره یادگیری عمیق (Deep Learning) توضیح دهیم.

یادگیری عمیق چیست؟

یادگیری عمیق شاخه‌ای از هوش مصنوعی است که به کامپیوترها امکان می‌دهد تا همانند انسآن‌ها فکر کرده و یاد بگیرند. این روش داده‌ها و الگوهای پیچیده را پردازش می‌کند تا بینش‌های دقیقی ارائه دهد. یادگیری عمیق معمولاً برای اتوماسیون وظایفی که نیاز به هوش انسانی دارند استفاده می‌شود. الگوریتم‌های یادگیری عمیق از شبکه‌های عصبی استفاده می‌کنند که بر اساس مغز انسان مدل‌سازی شده‌اند. مغز انسان شامل چندین نورون متصل به هم است که با همکاری یکدیگر یاد می‌گیرند و اطلاعات را پردازش می‌کنند.

به همین ترتیب، یادگیری عمیق دارای چندین لایه از نورون‌های مصنوعی است که با همکاری یکدیگر در یک کامپیوتر عمل می‌کنند. نورون‌های مصنوعی واحدهای نرم‌افزاری یا گره‌هایی هستند که نقش حیاتی در حل مسائل پیچیده ایفا می‌کنند. الگوریتم‌های یادگیری عمیق با تشکیل روابط غیرخطی پیچیده بین ویژگی‌های داده‌ها یاد می‌گیرند، که این روش برای تشخیص اشیا، پردازش زبان طبیعی و یادگیری تقویتی مناسب است.

حال بیایید فریم‌ورک‌های پایتورچ، تنسورفلو و کراس را با هم بررسی کنیم:

پایتورچ چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

پایتورچ یک کتابخانه یادگیری عمیق متن‌باز بر پایه زبان برنامه‌نویسی پایتون و کتابخانه تورچ است. این فریم‌ورک یک پلتفرم انعطاف‌پذیر برای ساخت و آموزش شبکه‌های عصبی در بینایی کامپیوتر، پردازش زبان طبیعی و یادگیری تقویتی فراهم می‌کند. پایتورچ که در سال ۲۰۱۶ توسط آزمایشگاه تحقیقات هوش مصنوعی فیسبوک توسعه یافته، به دلیل سادگی استفاده، API بصری، قابلیت توسعه، مقیاس‌پذیری و پشتیبانی از استقرار تولیدی، محبوبیت یافته است.

درادامه ویژگی‌های این فریم‌ورک را مرور می‌کنیم:

گراف محاسباتی پویا

این ویژگی به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد گراف‌ها را در زمان اجرا ایجاد و اصلاح کنند. برخلاف فریم‌ورک‌های مبتنی بر گراف‌های استاتیک، این انعطاف‌پذیری امکان ایجاد مدل‌های بصری، اشکال‌زدایی آسان‌تر و آزمایش معماری را فراهم می‌کند. توسعه‌دهندگان می‌توانند ایده‌های خود را با حداقل هزینه تکرار کنند. علاوه بر این، به محققان امکان می‌دهد آزمایش‌ها را به راحتی تکرار و از ابتدا آزمایش‌های جدیدی ایجاد کنند.

سبک پایتونی

پایتورچ به طور هماهنگ با سایر کتابخانه‌ها و ابزارهای پایتونی کار می‌کند و می‌توان از کتابخانه‌ها و ابزارهای آن برای توسعه کد، اشکال‌زدایی (Debugging) و تعامل با سایر فریم‌ورک‌ها استفاده کرد.

تورچ‌ویژن

پایتورچ شامل تورچ‌ویژن است. تورچ‌ویژن یک رابط سطح بالا که مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده، داده‌ها و توابع تبدیل تصویر را ارائه می‌دهد. این ابزار وظایفی مانند طبقه‌بندی تصاویر را ساده می‌کند، جایی که مدل‌های معروف شبکه عصبی کانولوشنی مانند ResNet، VGG و AlexNet می‌توانند به راحتی مورد استفاده قرار گیرند.

تسریع عملکرد با GPU

یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته پایتورچ استفاده از قدرت واحدهای پردازش گرافیکی (Graphical Processor Units) است که آموزش و استنتاج سریع‌تر را با انجام محاسبات کارآمد ممکن می‌کند.

جامعه پویا

جامعه پایتورچ پویا و فعال است و آموزش‌ها، مستندات و منابع آنلاین فراوانی ارائه می‌دهد. این اکوسیستم پشتیبانی گسترده و منحنی یادگیری نرم برای تازه‌واردان را فراهم می‌کند و به آن‌ها امکان می‌دهد سریعاً به قابلیت‌های کتابخانه پی ببرند و از آن‌ها استفاده کنند.

تنسورفلو چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

تنسورفلو یک پلتفرم یادگیری عمیق متن‌باز است که توسط گوگل توسعه یافته است. این پلتفرم مجموعه‌ای جامع از ابزارها و منابع برای توسعه و استقرار مدل‌های یادگیری ماشین فراهم می‌کند. علاوه بر این، یک کتابخانه گسترده از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده ارائه می‌دهد که می‌توانند برای ساخت برنامه‌های جدید به سرعت مورد استفاده قرار گیرند.

حال بیایید ویژگی‌های این فریم‌ورک را نیز بررسی کنیم:

گراف‌ محاسباتی ایستا

در هسته تنسورفلو، گراف‌های محاسباتی قرار دارند که به عنوان گراف‌های استاتیک (Static Computational Graphs) شناخته می‌شوند. توسعه‌دهندگان می‌توانند محاسبات ریاضی پیچیده را به عنوان گره‌های (Nodes) متصل که نمایانگر عملیات یا متغیرها هستند تعریف کنند. این گره‌ها یک گراف را تشکیل می‌دهند که در آن عملیات ریاضی انجام می‌شود و داده‌ها از طریق لبه‌ها (Edges) جریان پیدا می‌کنند. این ساختار استاتیک باعث می‌شود که گراف‌ها پس از تنظیم قابل تغییر نباشند، اما بهینه‌سازی و عملکرد بهتری برای پروژه‌های بزرگ فراهم می‌کنند.

پشتیبانی از معماری‌های مختلف شبکه عصبی

با کمک تنسورفلو، ساخت مدل‌های یادگیری ماشین انعطاف‌پذیر و مقیاس‌پذیر می‌شود. این پلتفرم از معماری‌های مختلف شبکه عصبی مانند شبکه‌های عصبی کانولوشنی (CNN)، شبکه‌های عصبی بازگشتی (RNN) و ترانسفورمرها پشتیبانی می‌کند. علاوه بر این، تنسورفلو APIهایی برای یادگیری تقویتی، پردازش زبان طبیعی و تحلیل سری‌های زمانی فراهم می‌کند.

تسریع سخت‌افزاری

یکی از ویژگی‌های مهم تنسورفلو توانایی بهره‌گیری از تسریع سخت‌افزاری از جمله GPU و TPU (واحد پردازش تنسور) است. این بهینه‌سازی سخت‌افزاری محاسبات را تسریع می‌کند و به ویژه هنگام کار با مجموعه داده‌های بزرگ، منجر به آموزش و استنتاج سریع‌تر مدل‌های یادگیری عمیق می‌شود.

جامعه بزرگ و پویا

جامعه تنسورفلو بزرگ و پویاست و منابع، آموزش‌ها و مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده زیادی ارائه می‌دهد. APIهای سطح بالایی مانند Keras دسترسی به تنسورفلو را بیشتر می‌کنند و یک رابط ساده برای ساخت و آموزش مدل فراهم می‌کنند که هم برای تازه‌کاران و هم برای توسعه‌دهندگان باتجربه مناسب است.

کراس چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

کراس یک کتابخانه شبکه عصبی متن‌باز است که با زبان برنامه‌نویسی پایتون نوشته شده است. این کتابخانه با رویکردی شهودی، ماژولار و قابل توسعه، به‌عنوان یک API سطح بالا بر روی تنسورفلو طراحی شده و شامل APIی کاربرپسند برای پیاده‌سازی پروژه‌های شبکه عصبی است. کراس یک روش ساده برای ایجاد شبکه‌های عصبی فراهم می‌کند که می‌توان به راحتی آن‌ها را برای وظایف مختلف سفارشی و دوباره استفاده کرد.

مدل‌های کراس به دو نوع اصلی تقسیم می‌شوند:

مدل ترتیبی (Sequential)

این مدل به کاربران امکان می‌دهد مدل‌ها را در لایه‌هایی که بر روی یکدیگر قرار می‌گیرند با ورودی‌ها و خروجی‌های تک توسعه دهند. این مدل برای یک پشته لایه‌های ساده با تنها یک ورودی و خروجی مناسب است اما برای توپولوژی غیرخطی مناسب نیست. اگر هر یک از لایه‌های پشته دارای چندین ورودی یا خروجی باشد، الگو شکست می‌خورد.

مدل تابعی (Functional)

این مدل یک ساختار داده است که می‌تواند مدل‌هایی با چندین ورودی و خروجی ایجاد کند. شما می‌توانید از آن برای ساخت نمودارهای لایه نیز استفاده کنید. این API می‌تواند به عنوان یک فایل واحد ذخیره شود و برای بازسازی یک مدل بدون نیاز به دانستن کد منبع استفاده شود.

چطور از هر یک از فریم‌ورک‌های پایتورچ، تنسورفلو و کراس استفاده کنیم؟

در این بخش، قصد داریم با ارائه چند مثال ساده، نحوه‌ی استفاده از فریم‌ورک‌های پایتورچ و تنسورفلو را برای ساخت و آموزش مدل‌های یادگیری عمیق نشان دهیم. این مثال‌ها به شما کمک می‌کنند تا با سینتکس و فرآیندهای کلی این فریم‌ورک‌های محبوب آشنا شوید. هدف از این مثال‌ها، فراهم کردن یک دید کلی از چگونگی کار با این ابزارها و نشان دادن سادگی و قابلیت‌های آن‌ها در ایجاد و آموزش مدل‌های یادگیری عمیق است.

نمونه کد استفاده از پایتورچ

در مثال زیر، یک مدل شبکه عصبی چند لایه (MLP) که یکی از ساده‌ترین و پرکاربردترین مدل‌های یادگیری عمیق است، با استفاده از پایتورچ ساخته و آموزش داده می‌شود. MLP از چندین لایه‌ی متصل به هم (لایه‌های مخفی) تشکیل شده است که هر کدام از نورون‌های مصنوعی برای پردازش و انتقال داده‌ها استفاده می‌کنند:

import torch
import torch.nn as nn
import torch.optim as optim
# Define the MLP model
class MLP(nn.Module):
    def __init__(self):
        super(MLP, self).__init__()
        self.layer1 = nn.Linear(10, 64)
        self.layer2 = nn.Linear(64, 64)
        self.output = nn.Linear(64, 1)
    def forward(self, x):
        x = torch.relu(self.layer1(x))
        x = torch.relu(self.layer2(x))
        x = self.output(x)
        return x
# Instantiate the model, define the loss function and the optimizer
model = MLP()
criterion = nn.MSELoss()
optimizer = optim.Adam(model.parameters(), lr=0.001)
# Training loop
for epoch in range(100):
    optimizer.zero_grad()
    outputs = model(torch.randn(10))
    loss = criterion(outputs, torch.randn(1))
    loss.backward()
    optimizer.step()

این مدل شامل دو لایه مخفی با ۶۴ نورون و یک لایه خروجی با ۱ نورون است و در آن از تابع فعال‌سازی ReLU برای لایه‌های مخفی استفاده شده است. معیار خطای میانگین مربعات (MSE) برای ارزیابی مدل و بهینه‌ساز Adam برای بهینه‌سازی استفاده شده است.

نمونه کد استفاده از تنسورفلو

در زیر یک مثال ساده از ساخت و آموزش همان مدل MLP با استفاده از تنسورفلو آورده شده است:

import tensorflow as tf
# Define the MLP model
class MLP(tf.Module):
    def __init__(self):
        self.layer1 = tf.Variable(tf.random.normal([10, 64]))
        self.layer2 = tf.Variable(tf.random.normal([64, 64]))
        self.output = tf.Variable(tf.random.normal([64, 1]))
        self.bias1 = tf.Variable(tf.zeros([64]))
        self.bias2 = tf.Variable(tf.zeros([64]))
        self.bias_output = tf.Variable(tf.zeros([1]))
    def __call__(self, x):
        x = tf.nn.relu(tf.matmul(x, self.layer1) + self.bias1)
        x = tf.nn.relu(tf.matmul(x, self.layer2) + self.bias2)
        x = tf.matmul(x, self.output) + self.bias_output
        return x
# Define the mean squared error loss function
def mse_loss(y_true, y_pred):
    return tf.reduce_mean(tf.square(y_true - y_pred))
# Define the optimizer
optimizer = tf.optimizers.Adam(learning_rate=0.001)
# Define the training loop
def train(model, inputs, outputs, epochs):
    for epoch in range(epochs):
        with tf.GradientTape() as tape:
            predictions = model(inputs)
            loss = mse_loss(outputs, predictions)
        gradients = tape.gradient(loss, model.trainable_variables)
        optimizer.apply_gradients(zip(gradients, model.trainable_variables))
        if epoch % 10 == 0:
            print(f'Epoch {epoch}, Loss: {loss.numpy()}')
# Create an instance of the model and train it
model = MLP()
train(model, tf.random.normal([100, 10]), tf.random.normal([100, 1]), epochs=100)

در این مثال، یک مدل شبکه عصبی چند لایه تعریف شده که شامل دو لایه مخفی ۶۴تایی و یک لایه خروجی دارد. در این مدل از تابع فعال‌سازی ReLU برای لایه‌های مخفی استفاده شده، تابع هزینه MSE برای محاسبه خطا بین خروجی‌های واقعی و پیش‌بینی‌شده و بهینه‌ساز Adam برای به‌روزرسانی وزن‌های مدل استفاده شده است. فرآیند آموزش با استفاده از tf.GradientTape برای محاسبه گرادیآن‌ها و اعمال بهینه‌سازی انجام می‌شود.

البته راه آسان‌تری نیز برای استفاده از تنسورفلو وجود دارد و آن استفاده از API کراس است که به عنوان یک کتابخانه سطح بالا بر روی تنسورفلو عمل می‌کند و فرآیند ساخت و آموزش مدل‌ها را بسیار ساده‌تر و کارآمدتر می‌سازد. با استفاده از کراس، می‌توانید مدل‌های شبکه عصبی را با خطوط کد کمتر و ساختاری شهودی‌تر ایجاد و آموزش دهید. در زیر مثالی برای ساخت و آموزش آسان‌تر همان مدل MLP آورده شده است:

import tensorflow as tf
from tensorflow.keras.models import Sequential
from tensorflow.keras.layers import Dense
# Define the model architecture
model = Sequential([
    Dense(64, input_shape=(10,), activation='relu'),
    Dense(64, activation='relu'),
    Dense(1)
])
# Compile the model with Adam optimizer and mean squared error loss
model.compile(optimizer='adam', loss='mse')
# Train the model on random data for 100 epochs
model.fit(tf.random.normal((100, 10)), tf.random.normal((100, 1)), epochs=100)

نمونه کد استفاده از کراس

علاوه بر روشی که در بالا به آن اشاره شد، می‌توان کراس را به‌طور مستقل نیز فراخوانی و از آن استفاده کرد. در مثال زیر با استفاده مدل ترتیبی فریم‌ورک کراس، همان شبکه عصبی چند لایه‌ای را که با پایتورچ و تنسورفلو ساختیم، می‌سازیم:

from keras.models import Sequential
from keras.layers import Dense
import numpy as np
# Define the MLP model using Keras
model = Sequential([
    Dense(64, input_shape=(10,), activation='relu'),
    Dense(64, activation='relu'),
    Dense(1)
])
# Compile the model with Adam optimizer and mean squared error loss
model.compile(optimizer='adam', loss='mse')
# Train the model on random data for 100 epochs
model.fit(np.random.randn(100, 10), np.random.randn(100, 1), epochs=100)

مدل MLP در این مثال نیز دو لایه مخفی با ۶۴ نورون و یک لایه خروجی با ۱ نورون دارد. در آن از تابع فعال‌سازی ReLU برای لایه‌های مخفی استفاده شده و با بهینه‌ساز Adam و معیار ارزیابی خطای میانگین مربعات (MSE) کامپایل شده است.

مقایسه فریم‌ورک‌های مختلف

با رشد روزافزون یادگیری عمیق و کاربردهای آن در حوزه‌های مختلف، امروزه انتخاب فریم‌ورک مناسب برای توسعه و پیاده‌سازی مدل‌های یادگیری عمیق اهمیت زیادی پیدا کرده است. پایتورچ، تنسورفلو و کراس سه فریم‌ورک محبوب و قدرتمند در این حوزه هستند که هر یک ویژگی‌ها و مزایای خاص خود را دارند. در این بخش، به مقایسه این فریم‌ورک‌ها می‌پردازیم تا به شما کمک کنیم که با توجه به نیازها و پروژه‌های خود، بهترین ابزار را انتخاب کنید.

مقایسه پایتورچ و تنسورفلو

مقایسه بین پایتورچ و تنسورفلو برای هر توسعه‌دهنده یادگیری عمیق تازه‌کاری تصمیم مهمی به‌شمار می‌رود. هر دو این فریم‌ورک‌ها متن‌باز و قدرتمند هستند و قابلیت‌های پیشرفته‌ای برای ایجاد شبکه‌های عصبی قوی برای تحقیق یا تولید محصول فراهم می‌کنند.

با اینکه هر دو پلتفرم ویژگی‌های گسترده‌ای ارائه می‌دهند، اما تفاوت‌هایی بین پایتورچ و تنسورفلو وجود دارد. از نظر سرعت و انعطاف‌پذیری، پایتورچ گراف‌های محاسباتی پویاتری نسبت به تنسورفلو ارائه می‌دهد. همان‌طورکه گفتیم، تنسورفلو محاسبات گراف خود را به صورت عملیات استاتیک انجام می‌دهد که پس از تنظیم قابل تغییر نیستند اما پایتورچ به شما اجازه می‌دهد که گراف را در حین اجرا تغییر دهید و کنترل بیشتری بر فرآیند آموزش مدل خود داشته باشید. این امر پایتورچ را به انتخاب مناسب‌تری برای پروژه‌هایی که نیاز به تنظیم معماری در حین آموزش دارند تبدیل می‌کند. از طرفی، تنسورفلو برای عملکرد بهتر در مجموعه داده‌های بزرگ طراحی شده است و می‌تواند وظایف محاسبات توزیع‌شده را کارآمدتر از پایتورچ مدیریت کند.

مقایسه تنسورفلو و کراس

هنگام انتخاب بین تنسورفلو و کراس، چند تفاوت کلیدی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. تنسورفلو اغلب برای وظایف پیشرفته مانند تشخیص تصویر در مقیاس بزرگ و پردازش زبان طبیعی استفاده می‌شود. تنسورفلو بلوک‌های سازنده قدرتمندی ارائه می‌دهد که شامل لایه‌های شبکه عصبی، لایه‌های کانولوشنی، لایه‌های پولینگ، توابع بهینه‌سازی و توابع فعال‌سازی است. علاوه بر این، این کتابخانه به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد مدل‌های خود را با استفاده از این بلوک‌ها ایجاد کنند یا از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده استفاده کنند.

کراس اما به عنوان یک API سطح بالا بر روی تنسورفلو طراحی شده و به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد شبکه‌های پیچیده‌ای را با خطوط کد کمتر ایجاد کنند و راهی شهودی برای طراحی و آموزش مدل‌های یادگیری عمیق برای‌شان فراهم می‌کند. کراس ویژگی‌های مفیدی مانند انتخاب خودکار بهترین تکنیک بهینه‌سازی برای یک وظیفه خاص، ادغام آسان با سایر کتابخانه‌ها مانند OpenCV و Scikit-learn و پشتیبانی از چندین بک‌اند (Back-end) از جمله تئانو و CNTK را ارائه می‌دهد. با این حال، با توجه به ادغام کراس و تنسورفلو، امروزه توسعه‌دهندگان می‌توانند از قدرت هر دو ابزار در یک محیط یکسان بهره‌مند شوند.

به طور کلی، کراس بسیاری از کارهای خسته‌کننده توسعه‌دهندگان را حذف می‌کند و امکان تمرکز بیشتر بر جنبه‌های سطح بالای توسعه مدل را فراهم می‌سازد. با توجه به این که کراس اکنون به صورت کامل با تنسورفلو یکسان‌سازی شده است، انتخاب بین این دو بیشتر به نیازها و ترجیحات توسعه‌دهنده بستگی دارد.

مقایسه پایتورچ و کراس

پایتورچ و کراس هر دو کتابخانه‌های یادگیری عمیق متن‌باز محبوبی هستند که کتابخانه قابلیت‌های قدرتمندی برای ساخت شبکه‌های عصبی پیچیده و سایر مدل‌های یادگیری ماشین ارائه می‌دهند. هنگام مقایسه پایتورچ و کراس، مهم است نوع مدلی که قصد ساخت آن را دارید و مهارت‌های برنامه‌نویسی خود را در نظر بگیرید. هر دو کتابخانه دارای مزایا و معایبی هستند، بنابراین باید تفاوت‌ها را قبل از تصمیم‌گیری بررسی کنید.

پایتورچ یک فریم‌ورک برای یادگیری عمیق است که با پایتون نوشته شده است. در حالی که کراس یک کتابخانه سطح بالا است که روشی آسان‌تر برای تعریف شبکه‌های عصبی با استفاده از چند خط کد ارائه می‌دهد. پایتورچ گراف‌های پویا ارائه می‌دهد، به این معنی که ساختار یک شبکه در حین اجرا می‌تواند تغییر کند و این امر به شما انعطاف‌پذیری بیشتری در ساخت مدل‌ها می‌دهد. این امر پایتورچ را به انتخاب بهتری برای معماری‌های پیچیده‌تر و پروژه‌هایی که نیاز به اجزای سفارشی دارند، تبدیل می‌کند. استفاده از کراس آسان‌تر از پایتورچ است، زیرا سینتکس آن امکان توسعه سریع‌تر مدل را فراهم می‌کند و در عین حال عملکرد و دقت خوبی ارائه می‌دهد.

در نهایت، هنگام مقایسه عملکرد بین پایتورچ و کراس، مهم است به خاطر داشته باشید که انتخاب کتابخانه عامل اصلی تأثیرگذار بر عملکرد مدل شما نخواهد بود. هر دو این کتابخانه‌ها برای وظایف مختلف آزمایش شده‌اند و عموماً عملکرد خوبی دارند.

مقایسه پایتورچ، تنسورفلو و کراس

در جدول زیر، به مقایسه کلی این سه فریم‌ورک پرطرفدار یعنی تنسورفلو، پایتورچ و کراس پرداخته‌ایم:

فریم‌ورکPyTorchTensorFlowKeras
سطح  APIسطح پایینهر دو (سطح بالا و سطح پایین)سطح بالا
معماریپیچیده، خوانایی کمترپیچیدهساده، مختصر، خوانا
مجموعه داده‌هامجموعه داده‌های بزرگ، عملکرد خوبمجموعه داده‌های بزرگ، عملکرد خوبمجموعه داده‌های کوچک
اشکال‌زدایی (Debugging)متوسطدشواراغلب نیاز به  اشکال‌زدایی ندارد
مدل‌های پیش‌آموزش‌دیدهدارددارددارد
محبوبیتسومین محبوب‌ترین از بین سه‌تادومین محبوب‌ترین از بین سه‌تامحبوب‌ترین از بین سه‌تا
سرعتسریعسریعکند
نوشته‌شده باLuaC++، CUDA، پایتونپایتون

مزایا و معایب فریم‌ورک‌های یادگیری عمیق

هر یک از فریم‌ورک‌هایی که به آن‌ها اشاره کردیم، نقاط قوت و ضعف خود را دارند. همان‌طور که در بخش قبل اشاره کردیم، انتخاب بهترین فریم‌ورک به اهداف شما و ویژگی‌هایی که نیاز دارید بستگی دارد. برای مقایسه و تصمیم‌گیری بهتر، بیایید به مزایا و معایب هر فریم‌ورک نگاهی بیندازیم:

پایتورچ

مزایا

  • پایتورچ برای مبتدیان مناسب است زیرا یادگیری و کدنویسی آن آسان‌تر است.
  • از پلتفرم‌های ابری (Cloud) پشتیبانی می‌کند.
  • بهینه‌سازی سریع‌تر و انعطاف‌پذیرتری را ارائه می‌دهد.
  • APIهایی با کارایی بالا دارد که به توسعه کتابخانه‌های پایتورچ کمک می‌کنند.
  • روی CPU و GPU به‌طور یکپارچه عمل می‌کند.
  • دارای ابزارهای توسعه و اشکال‌زدایی قدرتمند است.

معایب

  • پایتورچ نسبتاً جدید است و کمتر از سایر فریم‌ورک‌های یادگیری ماشین استفاده می‌شود.
  • جامعه توسعه‌دهندگان کوچکتری دارد و تعداد کمی از افراد به‌طور گسترده‌ای در مورد استفاده و رفع اشکال پایتورچ آگاهی دارند.
  • رفع اشکال مدل‌های پیچیده به دلیل نبود پشتیبانی برای برنامه‌نویسی ضروری می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
  • ابزارهای گسترده‌ای مانند مانیتورینگ و مصورسازی ندارد.

تنسورفلو

مزایا

  • تنسورفلو برای توسعه‌دهندگان با هر سطح تجربه‌ای طراحی شده است، بنابراین می‌توانید به سرعت شروع کنید بدون اینکه نگران پیچیدگی‌های یادگیری ماشین باشید.
  • این پلتفرم رایگان است و با زبآن‌های برنامه‌نویسی مختلفی مانند پایتون، C++، جاوااسکریپت و غیره سازگار است.
  • دارای ویژگی‌های مصورسازی عالی است و امکان اشکال‌زدایی آسان گره‌ها را فراهم می‌کند.
  • تنسورفلو محدود به هیچ دستگاه خاصی نیست. این پلتفرم می‌تواند به‌طور کارآمد بر روی دستگاه‌های موبایل و همچنین ماشین‌های پیچیده عمل کند.
  • از TPU پشتیبانی می‌کند، بنابراین سریع‌تر از هر دو CPU و GPU محاسبه می‌کند.
  • تنسورفلو به شما این امکان را می‌دهد با انواع مختلف داده‌ها مانند تصاویر، متن یا داده‌های ساختار یافته کار کنید، که طراحی مدل‌های پیچیده‌ای که به‌طور خاص برای وظیفه شما سفارشی شده‌اند را آسان‌تر می‌کند.

معایب

  • تنسورفلو بر پایه پایتون ساخته شده است، بنابراین اگر در پایتون مهارت ندارید، تسلط بر تنسورفلو می‌تواند بسیار چالش‌برانگیز باشد. اگرچه می‌توان مدل‌ها را با استفاده از زبآن‌های دیگر مانند جاوا اسکریپت و سوئیفت ایجاد کرد، اما مقدار پشتیبانی و مستندات موجود برای این زبآن‌ها محدودتر نسبت به پایتون است.
  • پیاده‌سازی و رفع اشکال مدل‌های تنسورفلو نیز نیاز به زمان، انرژی و منابع قابل توجهی دارد.
  • تنسورفلو نسبت به سایر فریم‌ورک‌های محبوب مانند پایتورچ انعطاف‌پذیری کمتری دارد.
  • پشتیبانی محدودی برای محاسبات توزیع‌شده دارد.
  • معماری TPU آن از اجرای مدل‌ها پشتیبانی می‌کند و نه آموزش.

کراس

مزایا

  • کراس دارای API ساده و شهودی است که به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد به سرعت با برنامه‌های یادگیری عمیق شروع کنند.
  • ایجاد مدل‌های شبکه عصبی و پیاده‌سازی الگوریتم‌های یادگیری عمیق با استفاده از پردازش زبان طبیعی را به سادگی امکان‌پذیر می‌کند.
  • این کتابخانه دارای مستندات عالی است که توابع را به صورت سازمان‌یافته و پی در پی نمایش می‌دهد.
  • این کتابخانه مدل‌های یادگیری عمیق با وزن‌های پیش‌آموزش‌دیده ارائه می‌دهد. این مدل‌ها می‌توانند برای استخراج ویژگی‌ها یا پیش‌بینی‌ها استفاده شوند.
  • می‌توانید از یک یا چند GPU برای آموزش مدل‌ها استفاده کنید.

معایب

  • کراس ممکن است در هنگام انجام عملیات‌های پشتیبانی نشده، با خطاهای سطح پایین مواجه شود.
  • ابزارهای پردازش داده‌های آن کارآمدتر از سایر پکیج‌ها مانند scikit-learn نیستند.
  • این کتابخانه ویژگی‌هایی برای ایجاد نمودارهای پویا ندارد.
  • زمان بیشتری برای محاسبات مصرف می‌کند.

جمع‌بندی پایتورچ، تنسورفلو و کراس

در این مقاله، به مقایسه و بررسی سه فریم‌ورک اصلی یادگیری عمیق یعنی تنسورفلو، پایتورچ و کراس پرداختیم. هر یک از این فریم‌ورک‌ها دارای ویژگی‌ها و مزایای منحصر به فردی هستند که می‌توانند بر اساس نیازهای خاص پروژه‌های مختلف، انتخاب مناسبی باشند. پایتورچ با ارائه گراف‌های محاسباتی پویا و توانایی اشکال‌زدایی بهتر، برای محققان و کسانی که نیاز به انعطاف‌پذیری در مدل‌های خود دارند، مناسب‌ است. تنسورفلو به دلیل قابلیت‌های گسترده، عملکرد بالا و جامعه فعال توسعه‌دهندگان، گزینه‌ای عالی برای پروژه‌های بزرگ و پیچیده است. کراس نیز با رابط کاربری ساده و شهودی خود، انتخابی عالی برای مبتدیان و پروژه‌هایی با نیاز به توسعه سریع مدل‌ها است.

در نهایت، انتخاب بین این فریم‌ورک‌ها بستگی به نیازها، تجربه و نوع پروژه شما دارد. با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر فریم‌ورک که در این مقاله به آن‌ها پرداخته شد، می‌توانید تصمیم‌گیری بهتری در انتخاب ابزار مناسب برای پروژه‌های یادگیری عمیق خود داشته باشید. امیدواریم این مقایسه به شما کمک کرده باشد تا با دیدگاه روشن‌تری به سراغ پروژه‌های خود بروید و از پتانسیل‌های بی‌نظیر یادگیری عمیق بهره‌مند شوید.

پرسش‌های متداول

سوالات متداول

چگونه می‌توان تصمیم گرفت بین پایتورچ (PyTorch) و تنسورفلو (TensorFlow) انتخاب کرد؟

برای انتخاب بین پایتورچ و تنسورفلو، باید به نیازهای پروژه خود توجه کنید. اگر نیاز به انعطاف‌پذیری و قابلیت‌های اشکال‌زدایی بهتر دارید، پایتورچ گزینه مناسبی است. اگر با مجموعه داده‌های بزرگ کار می‌کنید و به عملکرد بالا نیاز دارید، تنسورفلو گزینه بهتری است. همچنین، اگر رابط کاربری ساده‌تر می‌خواهید، کراس (Keras) می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

چه تفاوت‌هایی بین گراف‌های محاسباتی پویا (Dynamic Computational Graphs) و استاتیک (Static Computational Graphs) وجود دارد و این تفاوت‌ها چگونه بر انتخاب فریم‌ورک تاثیر می‌گذارند؟

گراف‌های محاسباتی پویا در پایتورچ به شما اجازه می‌دهند که ساختار مدل را در زمان اجرا تغییر دهید که برای آزمایش و توسعه سریع‌تر مفید است. از سوی دیگر، تنسورفلو از گراف‌های استاتیک استفاده می‌کند که بهینه‌سازی و عملکرد بهتری در پروژه‌های بزرگتر ارائه می‌دهند. انتخاب بین این دو بستگی به نیازهای خاص پروژه شما دارد.

چگونه می‌توان از مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده (Pre-trained Models) در پایتورچ، تنسورفلو و کراس استفاده کرد؟

هر سه فریم‌ورک مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده را ارائه می‌دهند. در پایتورچ، می‌توانید از کتابخانه تورچ‌ویژن (torchvision) استفاده کنید. در تنسورفلو، مدل‌های پیش‌آموزش‌دیده از طریق تنسورفلو هاب (TensorFlow Hub) در دسترس هستند. در کراس نیز مدل‌های آماده از طریق کتابخانه keras.applications قابل دسترسی هستند. استفاده از این مدل‌ها می‌تواند فرآیند توسعه را سرعت بخشد و دقت مدل‌ها را افزایش دهد.

مزایا و معایب استفاده از کراس (Keras) به عنوان یک فریم‌ورک یادگیری عمیق چیست؟

کراس به دلیل رابط کاربری ساده و شهودی خود، برای مبتدیان و توسعه سریع مدل‌ها مناسب است. همچنین، پشتیبانی از چندین بک‌اند (Back-end) و ادغام آسان با سایر کتابخانه‌ها از مزایای آن است. اما کراس در برخی عملیات‌های پیچیده و سفارشی‌سازی مدل‌ها محدودیت‌هایی دارد و ممکن است نیاز به تنظیمات اضافی برای استفاده در تولید داشته باشد.

چگونه می‌توان عملکرد مدل‌های یادگیری عمیق را با استفاده از واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) و واحدهای پردازش تنسور (TPU) بهبود بخشید؟

هر سه فریم‌ورک پایتورچ، تنسورفلو و کراس از GPU برای تسریع در آموزش مدل‌ها پشتیبانی می‌کنند. تنسورفلو همچنین از TPU پشتیبانی می‌کند که برای محاسبات سنگین‌تر و سریع‌تر بهینه‌سازی شده است. استفاده از این تسریع‌دهنده‌های سخت‌افزاری می‌تواند زمان آموزش مدل‌ها را به طور قابل توجهی کاهش دهد و کارایی آن‌ها را افزایش دهد. برای این منظور، باید اطمینان حاصل کنید که کد شما با این تسریع‌دهنده‌ها سازگار است و به درستی پیکربندی شده است.

یادگیری ماشین لرنینگ را از امروز شروع کنید!

دنیای داده‌ها جذاب است و دانستن علم داده، توانایی تحلیل داده‌، یا بازاریابی مبتنی بر داده، شما را برای فرصت‌های شغلی بسیاری مناسب می‌کند. فارغ از رشته‌ و پیش‌زمینه‌، می‌توانید حالا شروع کنید و از سطح مقدماتی تا پیشرفته بیاموزید. اگر دوست دارید به این حوزه وارد شوید، پیشنهاد می‌کنیم با کلیک روی این لینک قدم اول را همین حالا بردارید.

مشاوران کافه‌تدریس به شما کمک می‌کنند مسیر یادگیری برای ورود به این حوزه را شروع کنید:

دوره جامع دیتا ساینس و ماشین لرنینگ