مهارتهای مدیریتی مهارتهایی هستند که توانایی رهبری یک تیم را در شما تقویت میکند. شما با داشتن این تواناییها میتوانید یک تیم را بهتر مدیریت کنید. این مهارتها ممکن است در هر بخشی از سازمان استفاده شود، از بازاریابی و فروش گرفته تا مدیریت منابع انسانی سازمان. اگر دانشجوی رشته مدیریت هستید یا حتی بهعنوان یک مدیر فعالیت میکنید و قصد دارید مهارتهای مدیریتی خود را افزایش دهید، این مطلب را تا انتها دنبال کنید. در ادامه بهصورت کامل مهارتهای مدیریت را بررسی میکنیم و هر یک را توضیح میدهیم.
-
1.
مهارتهای مدیریتی چیست؟
-
1.1.
مهمترین مهارتهای مدیریتی کداماند؟
- 1.1.1. مهارتهای ارتباطی
- 1.1.2. هدفگذاری
- 1.1.3. گوشدادن فعال
- 1.1.4. هوش هيجانی
- 1.1.5. مدیریت تعارض
- 1.1.6. سازماندهی و مدیریت پروژه
- 1.1.7. برنامهریزی
- 1.1.8. مدیریت زمان
- 1.1.9. فن بیان
- 1.1.10. تصمیمگیری
- 1.1.11. تفویض اختیار
- 1.1.12. رهبری
- 1.1.13. تفکر استراتژیک
- 1.1.14. قابلیت انطباق و منعطفبودن
- 1.1.15. اطلاعات فنی
- 1.1.16. مذاکره
- 1.1.17. خلاقیت و نوآوری
- 1.1.18. اعتمادبهنفس
- 1.1.19. کار تیمی
-
1.1.
مهمترین مهارتهای مدیریتی کداماند؟
- 2. جمعبندی مهارتهای مدیریتی
مهارتهای مدیریتی چیست؟
مهارتهای مدیریتی در دو دسته مهارت سخت و مهارت نرم قرار میگیرند. مهارتهای سخت مهارتهایی هستند که ازطریق آموزش آنها را یاد میگیرید. این مهارتها معمولاً مهارتهای تخصصی حوزه خودتان را دربرمیگیرد؛ مثلاً مهارت کار با یک نرمافزار یا مهارت کار با یک ابزار خاص که میتواند یک دستگاه صنعتی باشد. این مهارتها بهعنوان مهارتهای سخت شناخته میشوند.
اما مهارتهای نرم را میتوان از هر شغلی به شغل دیگر انتقال داد، مثل ارتباطات، مدیریت زمان، رهبری، مذاکره و هر چیز دیگری که در این دسته قرار بگیرد. در این مطلب قصد داریم مهارتهای نرم موردنیاز برای هر مدیر را بررسی کنیم. واضح است که مهارتهای سخت در هر حوزهای میتواند متفاوت باشد و بهعنوان یک مدیر باید این مهارتها را داشته باشید.
مهمترین مهارتهای مدیریتی کداماند؟
- مهارتهای ارتباطی
- هدفگذاری
- گوشدادن فعال
- هوش هیجانی
- سازماندهی و مدیریت پروژه
- برنامهریزی
- مدیریت زمان
- مدیریت تعارض
- مذاکره
- فن بیان
- تصمیمگیری
- تفویض اختیار
- رهبری
- کار تیمی
- تفکر استراتژیک
- قابلیت انطباق و منعطفبودن
- اطلاعات فنی
- خلاقیت و نوآوری
- اعتمادبهنفس
مهارتهای ارتباطی
توانایی ارتباطبرقرارکردن با افراد یکی از مهمترین مهارتهای مدیران است. مدیریت بدون برقراری ارتباط غیرممکن است. ارتباط ممکن است بهصورت مستقیم و حضوری یا تلفنی، ایمیل و حتی پیامک باشد. مدیران باید مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند تا بتوانند سازمان را بهسمت اهداف خود هدایت کنند. ارتباط فقط برای اعضای تیم نیست و در بسیاری از مواقع، این ارتباط با افراد خارج از سازمان است.
هدفگذاری
تعیین هدفهای اشتباه میتواند مشکلات زیادی را برای سازمان ایجاد کند. تعیین هدف باید با توجه به شناخت ظرفیتهای سازمان و بازار انجام شود و این وظیفه مدیر است که اهداف سازمان را با توجه به شرایط فعلی و استراتژیهای کسبوکار تعیین کند.
گوشدادن فعال
گوشدادن فعال با شنیدن تفاوت دارد. یک مدیر زمان میتواند ارتباط مؤثری داشته باشد و مشکلات و ايدهها را درک کند که بهطور فعال گوش کند. گوشدادن فعال کمک میکند که حرف و قصد ديگران را بهتر درک کنيد، مشکلات را متوجه شويد و اعتماد و ارتباط بهتری ايجاد کنيد.
هوش هيجانی
هوش هیجانی توسط محققان و پژوهشگران زیادی بررسی و تعریف شده است. داشتن هوش هیجانی بالا کمک میکند انسان، احساسات و انگیزههای آن را بهتر بشناسیم و آن را مدیریت کنیم. با داشتن هوش هیجانی بالا، کنترل بیشتری در شرایط حساس خواهیم داشت و تصمیمهای درستتری میگیریم.
مدیریت تعارض
تعارض در سازمان اجتنابناپذیر است و در هر سازمانی وجود دارد. مديريت تعارض به سازمان کمک میکند که بهبهترين شکل اين تعارضها را حل يا مديريت کنند تا به سازمان و اهداف آن آسيبی نزد. در يک مقاله جداگانه درمورد اهميت مديريت تعارض و روشهای مديريت تعارض صحبت کرديم که از طريق این لينک میتوانيد آن را مطالعه کنيد.
سازماندهی و مدیریت پروژه
یک مدیر باید بتواند همهچیز را سازماندهی کند. سازماندهی به معنی دیدن تمامی جزئیات و قراردادن همهچیز در جای خودش است. مرتببودن همهچیز، قرارگرفتن همه اجزا سازمان در جای درست، از وسایل گرفته تا افراد، یک مهارت کلیدی در مدیر است. سازماندهی بخش جداییناپذیر مدیریت است و مدیران باید این مهارت را در خود تقویت کنند.
برنامهریزی
هیچ سازمانی بدون برنامهریزی بهسمت اهداف خود حرکت نمیکند و هیچ مدیری بدون توانایی برنامهریزی به یک مدیر خوب تبدیل نمیشود. برنامهريزی به مديران اين اطمينان را میدهد که همهچیز تحتکنترل ما قرار دارد و چقدر اهداف قابلدستیابی هستند. برنامهريزی امکان واکنش در شرايط بحرانی را هم فراهم میکند.
مدیریت زمان
زمان از اصلیترين منابع انسان و سازمان است و البته ميزان آن نامحدود نيست. هدفهای سازمان با برنامه زمانی دقيق تعریف میشوند و مدير بايد اين منبع مهم را بهبهترين شکل مديريت کند. در این مقاله میتوانيد کاملتر درمورد مديريت زمان و تکنيکهای آن مطالعه کنيد.
فن بیان
یک مدیر با فن بیان خوب، با احترام و لحن مناسب صحبت میکند، کلام زیبایی دارد و میداند از هر جمله و کلمهای در چه مواقعی استفاده کند. فن بیان یک مهارت ارتباطی مهم در مدیران است و توانایی ارتباط مناسب با کارمندان و سازمانهای بیرونی را تضمین میکند. در مقاله فن بیان بیشتر در این مورد صحبت کردیم.
فن بیان برای مدیران چه کاربردی دارد و چقدر لازم است؟
تصمیمگیری
مدیران معمولاً در طول روز یا هفتههای کاری خود، مجبورند تصمیمات زیادی بگیرند و برخی از این تصمیمها ممکن است تأثیرات زیادیروی روند سازمان داشته باشد. تصمیمگیری درست مستلزم مدیریت احساسات و بررسی دقیق گزینههاست. مدیر، در عین توجه به جزئیات، اجازه نمیدهد که حاشیهها و جزئیات زیاد مانع تصمیم او شوند.
تفویض اختیار
مهارت تفویض اختیار به معنی توانایی شناخت درست افراد و سپردن وظایف به آنهاست. یک مدیر باید افراد مختلف را بهخوبی بشناسد و با توجه به نقاط قوت و ضعف هر فرد، بخشی از کارها و مسئولیتها را به او بسپارد. تفویض اختیار بهمعنی سپردن اختیار تصمیمگیری به افراد دیگر است. اگر در این مهارت قوی نباشید یا مجبور خواهید شد که بیشتر کارها را خودتان انجام دهید یا با تفویض اختیار اشتباه، سازمان را دچار بحران کنید.
رهبری
شاید برخی افراد ذاتاً رهبر متولد شده باشند، اما رهبری یک توانایی و مهارت است که میتوان روی آن کار کرد. یک رهبر میتواند با ایجاد همدلی و اشتیاق در افراد، تیم را بهسمت اهداف خود پیش ببرد. رهبری یک مهارت درونی است که با مجموعهای مهارتهای نرم تقویت میشود. این مطلب را در این مورد مطالعه کنید تا شناخت بیشتری از رهبری در سازمان پیدا کنید:
تفکر استراتژیک
تفکر استراتژیک توانایی برنامهریزی برای آینده و درنظرگرفتن سناریوهای احتمالی است. یک مدیر ایدههای مختلف را برای استراتژیهای متفاوت ایجاد میکند و علاوه بر نگاه به شرایط فعلی، اتفاقات آینده را هم پیشبینی میکند تا با توجه به سناریوهای مختلف، واکنش مناسبی داشته باشد.
قابلیت انطباق و منعطفبودن
دنیای کسبوکار همواره در حال تغییر است و مدیران باید بتوانند خودشان و سازمان را با شرایط جدید منطبق کنند. قابلیت انطباق یک مهارت مهم و کلیدی است که به تمرین و کارکردن زیاد نیاز دارد. یک مدیر میداند در صورت ایجاد شرایط جدید استراتژی و سناریو جدید را انتخاب کند.
اطلاعات فنی
مدیریت بدون داشتن اطلاعات فنی درمورد صنعت و کسبوکاری که در آن کار میکنید امکانپذیر نیست. مدیر باید اطلاعات فنی خود را در حوزه کاری کسبوکار بالا و بهروز نگه دارد. اگر قصد دارید بهعنوان مدیر برای یک کسبوکار رزومه ارسال کنید، حتماً در مورد آن کسبوکار اطلاعات فنی خوبی کسب کنید.
مذاکره
یک مذاکرهکننده خوب با استفاده از این مهارت دیگران را قانع میکند که نظر و پیشنهاد او را بپذیرند. ممکن است طرف دیگر مذاکره، کارمندان سازمان، سازمانهای بیرون یا حتی مشتریان ما باشند. مهارت مذاکره یکی از مهمترین مهارتهای مدیریتی است که میتواند شرایط سازمان را تغییر دهید.
خلاقیت و نوآوری
اگر کارکنان و مدیر یک سازمان خلاقیت بالایی داشته باشند، برای حل همه مشکلات میتوانند یک راهحل خلاقانه پیدا کنند و رشد و موفقیت یک کسبوکار را تضمین کنند. مهارت نوآوری بهطور مستقیم در حل مسئله خود را نشان میدهد و این مهارت مهم را بهبود میبخشد.
اعتمادبهنفس
اعتمادبهنفس در مدیریت تأثیر بسیار قابلتوجهی بر عملکرد مدیران دارد. اعتمادبهنفس بالا در مدیران به روابط کاری سالم، تصمیمگیری مؤثر و رهبری قوی میانجامد که درنهایت بهبود عملکرد و عملکرد سازمان را تسهیل میکند.
کار تیمی
هر سازمانی مجموعهای از تیمهاست که علاوه بر ارتباط درونی با دیگر تیمها هم ارتباط دارند. یک رهبر باید علاوه بر هدایت تیم، توانایی کار تیمی را در خود و بقیه افراد تقویت کند. در کار تیمی افراد هدفهای تیم را به هدفهای شخصی مقدم میدانند و تلاش میکنند بههر طريقی، سازمان به هدفهای خود برسد. البته کار تيمی بهمعنی ارزشمندنبودن اهداف شخصی نيست و اهداف و منافع شخصی بايد از طرف هدفگذاری درست تأمین شود.
جمعبندی مهارتهای مدیریتی
مهارتهای مدیرت مجموعهای از مهارتهای نرم و سخت هستند که مديران را قادر میکند بهبهترين شکل ممکن يک سازمان راه هدايت و رهبری کنند. مهارتهای نرم مهارتهایی هستند که ماهيت کسبوکار در آن تأثیر زيادی ندارد و قابلانتقال هستند، مثل هدفگذاری، تفويض اختيار، مهارتهای ارتباطی و ساير مهارتهای ذکرشده در اين مقاله. مهارتهای سخت در هر کسبوکار ممکن است متفاوت باشد، مانند کار با يک ابزار يا ماشين خاص. با داشتن مهارتهای سخت، شايد يک متخصص خوب باشيد، اما تبديل به يک مدير خوب نمیشويد. اگر قصد داريد يک مدير خوب، محبوب و پردرآمد باشيد، بايد روی مهارتهای مدیریتی خود کارکنید.