چقدر با نظر نوآم چامسکی درباره هوش مصنوعی آشنا هستید؟ نظر چامسکی درباره هوش مصنوعی از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که او هم یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان زنده معاصر است و هم یکی از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان زبان‌شناسی؛ وقتی هم که پای هوش مصنوعی در میان باشد، ناخودآگاه پای زبان‌شناسی هم به میان کشیده می‌شود. توسعه هوش مصنوعی از دستاوردهای زبان‌شناسی نوآم چامسکی سود جسته است. همچنین او یکی از منتقدان بزرگ رفتارگرایی است که می‌توان رد دستاوردهای آن را در رباتیک دنبال کرد. پس بد نیست نگاهی بیندازیم به دیدگاه‌های این فیلسوف آنارشیست و اولترا-چپ امریکایی درباره هوش مصنوعی. برای آشنایی با دیدگاه‌های او درباره هوش مصنوعی و آینده آن تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.

فهرست مطالب پنهان‌کردن فهرست
  1. 1. نوآم چامسکی کیست؟
    1. 1.1. پیشینه نوآم چامسکی
    2. 1.2. زمینه‌های مطالعاتی چامسکی
    3. 1.3. انتقاد چامسکی از رفتارگرایی
    4. 1.4. دیدگاه‌های سیاسی نوآم چامسکی
  2. 2. نظر نوآم چامسکی درباره هوش مصنوعی چیست؟
    1. 2.1. محدودیت‌های هوش مصنوعی از نظر چامسکی
    2. 2.2. دیدگاه چامسکی در مورد هوش مصنوعی قوی و ضعیف
    3. 2.3. بدبینی چامسکی نسبت به هوش مصنوعی کلی
  3. 3. انتقادات چامسکی به تحقیقات هوش مصنوعی
    1. 3.1. نگرانی‌ها درمورد تجاری‌سازی هوش مصنوعی
    2. 3.2. مسائل اجتماعی بالقوه مرتبط با هوش مصنوعی پیشرفته
    3. 3.3. اهمیت محتاط‌‌بودن در توسعه هوش مصنوعی
  4. 4. دیدگاه چامسکی درباره رابطه میان هوش مصنوعی و هوش انسانی
    1. 4.1. تفاوت میان شناخت انسانی و مصنوعی
    2. 4.2. انسان‌ها دارای ظرفیت‌های شناختی فطری هستند که هوش مصنوعی فاقد آن است
    3. 4.3. هوش مصنوعی نمی‌تواند هوش کلی انسانی را تکرار کند
  5. 5. جمع‌بندی نظر نوآم چامسکی درباره هوش مصنوعی
  6. 6. پرسش‌های متداول
    1. 6.1. از نظر چامسکی تفاوت اصلی میان هوش مصنوعی قوی و ضعیف چیست؟
    2. 6.2. چرا چامسکی استدلال می‌کند که هوش مصنوعی کلی‌شده ممکن است غیرممکن باشد؟
    3. 6.3. برخی از نگرانی‌های چامسکی درمورد تاثیرات اجتماعی هوش مصنوعی پیشرفته چیست؟
    4. 6.4. به‌نظر چامسکی در رویکردهای فعلی تحقیق درمورد هوش مصنوعی چه چیزی نادیده گرفته شده است؟
    5. 6.5. چامسکی فکر می‌کند شناخت انسانی و مصنوعی در چه جنبه‌های کلیدی همیشه متفاوت خواهند بود؟

نوآم چامسکی کیست؟

نوآم چامسکی زبان‌شناس، فیلسوف، دانشمند علوم شناختی، مورخ، منتقد اجتماعی و فعال سیاسی امریکایی است. او به‌طور گسترده‌ای یکی از بنیان‌گذاران زبان‌شناسی نوین و همین‌طور یکی از پدران علوم شناختی نوین شناخته می‌شود. چامسکی در تحقیقات دهه‌های خود در زمینه‌ی زبان‌شناسی، نظریه‌هایی درباره‌ی دستور زایشی و انتقاد از رفتارگرایی ارائه کرده است.

پیشینه نوآم چامسکی

چامسکی در سال ۱۹۲۸ در فیلادلفیا به دنیا آمد. او استاد بازنشسته‌ی زبان‌شناسی در مؤسسه‌ی فناوری ماساچوست (ام‌آی‌تی) است. چامسکی در دهه ۱۹۵۰ با نظریه خود مبنی بر اینکه زبان‌ها ساختار پایه‌ای فطری و جهانی دارند حوزه زبان‌شناسی را متحول کرد. کار چامسکی به‌طور چشمگیری به تثبیت زبان‌شناسی به‌عنوان یک علم رسمی کمک کرده است. او به خاطر کار پیشگامانه‌اش در زمینه دستور زایشی و دگرگونی شناخته شده است.

زمینه‌های مطالعاتی چامسکی

علاوه بر زبان‌شناسی، تحقیقات چامسکی در بسیاری دیگر از حوزه‌ها ازجمله فلسفه، علوم شناختی، علوم رایانه و علوم سیاسی گسترده است. او در سال ۱۹۵۵ مدرک دکتری خود را در رشته زبان‌شناسی از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرد. بخش عمده‌ای از کارهای علمی او روی تحلیل زبان از منظر زایشی و نظریه‌پردازی درباره مبانی زیستی توانایی زبانی انسان متمرکز بوده است.

چامسکی، به‌دلیل تحقیقاتش در زمینه‌ی کسب زبان، رشد زبان و یادگیری در کودکان، یکی از بنیان‌گذاران حوزه‌ی علوم شناختی به شمار می‌رود.

انتقاد چامسکی از رفتارگرایی

بخش عمده‌ای از کار چامسکی توسعه نظریه‌های جدید برای چالش مکتب رفتارگرا را شامل بود که در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در زبان‌شناسی غالب بود. رفتارگرایی زبان را به‌عنوان یک رفتار آموخته‌شده ازطریق شرطی‌سازی در نظر می‌گرفت و جنبه‌های خلاقانه‌ی زبان را در برنمی‌گرفت.

چامسکی در کتاب ۱۹۵۹ خود با عنوان بررسی رفتار کلامی اسکینر به انتقاد شدید از رفتارگرایی پرداخت و استدلال کرد که توانایی زبانی انسان‌ها فطری است نه اکتسابی. این انتقاد بنیان‌گذار علوم شناختی کمک کرد تا زبان‌شناسی را به یک علم شناختی تبدیل کند.

دیدگاه‌های سیاسی نوآم چامسکی

چامسکی از منظر سیاسی نه‌فقط به اردوگاه چپ تعلق دارد، یک آنارشیست هم به حساب می‌آید و درواقع تئوریسن آنارشی هم است. از این منظر می‌توان دیدگاه‌های او را در قالب دیگر چپ‌گرایان دنبال کرد، اما همان‌طور که گفتیم، جنبه‌های نظری و پیشینه علمی چامسکی، در کنار سویه‌های سیاسی اولترا-چپ او، نظرش را مهم‌تر می‌کند.

نظر لیبرال‌ها و سوسیالیست‌ها درمورد هوش مصنوعی را اینجا بخوانید:

لیبرالیسم و سوسیالیسم درباره هوش مصنوعی چه می‌گویند و تفاوت آن‌ها چیست؟

نظر نوآم چامسکی درباره هوش مصنوعی چیست؟

چامسکی درمورد تحقیقات هوش مصنوعی و به‌طور کلی درمورد توانایی ماشین‌ها در برابری واقعی با هوش و شناخت انسانی خوش‌بین نیست. او درمورد اینکه آیا هوش مصنوعی می‌تواند طوری طراحی شود که به جنبه‌های خلاق زبان انسانی‌ای برسد که او در کار خود بر آن تأکید کرده است تردید دارد. در طول چند دهه اظهارات درمورد هوش مصنوعی، موضع چامسکی در یک بدبینی مشروط درمورد ظرفیت ماشین‌ها برای دستیابی به هوش مصنوعی کلی باقی مانده است.

محدودیت‌های هوش مصنوعی از نظر چامسکی

چامسکی معتقد است که درحالی‌که هوش مصنوعی‌ای که به وظایف خاص محدود است پیشرفت‌های چشمگیری کرده است، رسیدن به سطح هوش کلی انسانی برای سیستم‌های فعلی هوش مصنوعی در دسترس نیست.

از نظر او، هوش مصنوعی از ساختارهای شناختی پایه‌ای بی‌بهره است که به انسان‌ها اجازه می‌دهد یاد بگیرند، دانش را تعمیم دهند و در حوزه‌های زبانی و دیگر خلاقیت نشان دهند.

ممکن است ماشین‌ها بتوانند درمورد موضوع‌های محدودی گفت‌وگو و صحبت کنند، اما نمی‌توانند گستردگی و عمق هوش انسانی را تکرار کنند.

دیدگاه چامسکی در مورد هوش مصنوعی قوی و ضعیف

او میان «هوش مصنوعی قوی» که ادعا می‌کند ماشین‌ها می‌توانند به فکر و آگاهی واقعی دست یابند، دربرابر «هوش مصنوعی ضعیف» که به توانایی‌های حل مسئله محدود است، تمایز قائل می‌شود.

چامسکی استدلال می‌کند که طرفداران هوش مصنوعی قوی آنچه با توجه به نظریه‌های محاسباتی فعلی ذهن، به‌شکل واقع‌بینانه دست‌یافتنی است بزرگ‌نمایی می‌کنند.

از نظر او، در بهترین حالت، هوش مصنوعی فقط می‌تواند تقلید ضعیفی از برخی رفتارها و مهارت‌های انسانی را ازطریق شناسایی الگوی آماری، به‌جای شناخت شبه‌انسانی، تولید کند.

بدبینی چامسکی نسبت به هوش مصنوعی کلی

چامسکی همچنان در این مورد بدبین است که هوش مصنوعی کلی که هوش گسترده و خلاق در سطح انسان‌ها را نشان دهد اصلاً محقق شود.

او در مصاحبه‌هایش درمورد این تردید نشان می‌دهد که آیا تحقیقات هوش مصنوعی ماهیت واقعی شناخت و توانایی‌های زبانی را با توجه به ریشه‌های رفتارگرا و حل مسئله‌اش کشف خواهد کرد یا خیر.

اگرچه چامسکی پیشرفت بلندمدت را رد نمی‌کند، شک دارد که ماشین‌ها بتوانند مبانی زیستی هوش انسانی را صرفاً ازطریق مهندسی تکرار کنند.

انتقادات چامسکی به تحقیقات هوش مصنوعی

چامسکی انتقاداتی را نیز علیه برخی جهت‌گیری‌های تحقیقات هوش مصنوعی مطرح کرده است. او درمورد تجاری‌سازی بیش‌ازحد که بر سودآوری بیش از درک کامل شناخت انسانی تأکید می‌کند هشدار می‌دهد. همین‌طور او درمورد کاربردهای نظامی بالقوه فناوری‌های پیشرفته، مانند سلاح‌های مستقل، محتاط است. همچنین درمورد این سؤال می‌کند که درحالی‌که توانایی‌های هوش مصنوعی در حال گسترش است، آیا مسائل اجتماعی در زمینه مشاغل، اقتصاد و ساختار قدرت به‌طور مناسبی در نظر گرفته می‌شود یا خیر.

نگرانی‌ها درمورد تجاری‌سازی هوش مصنوعی

چامسکی استدلال می‌کند که سرمایه‌گذاری تجاری عظیم این روزها در هوش مصنوعی ممکن است به تحقیقات بنیادی درمورد ماهیت واقعی هوش آسیب برساند. زمانی که شرکت‌ها بر کاربردها و محصولات بیش از پرسش‌های علمی اساسی تأکید می‌کنند، تحقیقات می‌تواند از کشف این امر منحرف شود که واقعاً چه چیزی ذهن‌های انسانی را به‌شکلی منحصربه‌فرد قدرتمند می‌کند. در این میان اگر تمرکز روی کاربردهای کوتاه‌مدت، به جای توسعه یک نظریه عمیق ذهن، باقی بماند، ممکن است نظریه‌های شناختی مناسب هرگز پدید نیایند.

مسائل اجتماعی بالقوه مرتبط با هوش مصنوعی پیشرفته

چامسکی همچنین هشدار می‌دهد که هوش مصنوعی‌ای که به‌اندازه کافی پیشرفته باشد می‌تواند سیستم‌های اجتماعی را مختل کند و بر نابرابری‌های موجود بیفزاید. اگر هوش مصنوعی بخش‌های بزرگی از نیروی کار را تصاحب کند، ممکن است بحران‌های اقتصادی را تشدید کند و تمرکز ثروت و قدرت را افزایش دهد. این تأثیرات اجتماعی باید برای آن‌ها برنامه‌ریزی شود و ازطریق سیاست‌گذاری کاهش یابند، نه‌آنکه صرفاً به نیروهای بازار واگذار شوند. نظارت قوی و ارزش‌های انسان‌گرایانه برای هدایت پیشرفت هوش مصنوعی به‌نفع تمامی بشریت ضروری است.

اهمیت محتاط‌‌بودن در توسعه هوش مصنوعی

درمجموع، چامسکی خواستار مراقبت، احتیاط و محتاط‌بودن در توسعه فناوری‌های هوش مصنوعی پیشرفته است. اگر واقعیات هوش انسانی به خوبی درک نشوند، اعتقاد کورکورانه به پیشرفت می‌تواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد. محققان و شرکت‌ها باید کار درباره کاربردها را کند کنند تا ابتدا شناخت را ازطریق فلسفه و علم به‌درستی بررسی کنند. هنگامی که تحقیقات پیش می‌رود، آن‌ها باید به آثار اجتماعی هوش مصنوعی توجه کنند، نه‌تنها مزیت‌های اقتصادی بالقوه آن.

درمورد تأثیر هوش مصنوعی بر انتخابات اینجا بخوانید:

چالش های احتمالی هوش مصنوعی در انتخابات چیست و چه تأثیری بر دموکراسی می‌گذارد؟

دیدگاه چامسکی درباره رابطه میان هوش مصنوعی و هوش انسانی

نوآم چامسکی، به‌رغم انتقاداتش، حوزه‌هایی را به رسمیت می‌شناسد که در آن‌ها هوش مصنوعی ممکن است درک ما از ذهن انسانی را عمیق‌تر کند. تحقیقات هوش مصنوعی، با تلاش برای شبیه‌سازی مکانیکی جنبه‌هایی از هوش، می‌تواند فرضیه‌های جدیدی درمورد شناخت پیشنهاد کند. درعین‌حال چامسکی معتقد است تفاوت‌های عمده‌ای همیشه هوش مصنوعی و هوش طبیعی را از هم جدا خواهد کرد؛ دلیل آن هم مبانی کاملاً متفاوت و زمینه‌های تکاملی متفاوت‌شان از هم است.

تفاوت میان شناخت انسانی و مصنوعی

درحالی‌که انسان‌ها ازطریق انتخاب طبیعیِ سازوکارهای زیستی برای هوش کلی تکامل یافته‌اند، سیستم‌های هوش مصنوعی محصولات مهندسی ساخته‌شده‌ای هستند که هدف‌های ذاتی برای خودشان را ندارند. توانایی‌های آن‌ها کاملاً به برنامه‌ریزی خارجی بستگی دارد، نه هدف‌مندی و قصدمندی درونی. چامسکی استدلال می‌کند این امر به ذهن‌های انسانی ویژگی‌هایی، مانند خلاقیت بازاندیشانه، می‌دهد؛ این در حالی است که هر قدر هم که رایانه‌ها قدرتمند شوند، احتمالاً هوش مصنوعی هرگز نمی‌تواند به‌طور واقعی آن را مطابقت دهد.

انسان‌ها دارای ظرفیت‌های شناختی فطری هستند که هوش مصنوعی فاقد آن است

جنبه‌های کلیدی هوش ما، مانند زبان، از ساختارها و اصول زیستی نشئت می‌گیرند که رفتار را هدایت می‌کنند، اما تعیین نمی‌کنند. چامسکی، در نظریه زبان خود، بر فطری‌بودن زبان تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که کودکان به‌صورت شهودی قواعد پیچیده را بدون تلاش آگاهانه درک می‌کنند. هوش مصنوعی از معادلی برای چنین چارچوب‌های فطری بی‌بهره است. این امر به انسان‌ها اجازه می‌دهد به‌ظاهر و به‌راحتی تعمیم‌دهی و یادگیری کنند.

هوش مصنوعی نمی‌تواند هوش کلی انسانی را تکرار کند

در تجزیه‌وتحلیل چامسکی، ساخت مصنوعی یک ماشین با هوش کلی که با یک انسان بالغ معادل باشد احتمالاً غیرممکن باقی خواهد ماند. تفکر ما به استعدادهای غنی زیستی بستگی دارد، اما هوش مصنوعی محصول طراحی خارجی است. چامسکی استدلال می‌کند که هوش مصنوعی نمی‌تواند عمق و سازگاری شناختی را که در طول هزاران سال در زندگی مواد آلی تکامل یافته است تکرار کند. در این میان هوش مصنوعی در بهترین حالت صرفاً مدل‌های مفید را ارائه می‌کند، نه معادل‌های واقعی تفکر انسانی.

جمع‌بندی نظر نوآم چامسکی درباره هوش مصنوعی

نوآم چامسکی، درحالی‌که دستاوردهای چشمگیر هوش مصنوعی تاکنون را به رسمیت می‌شناسد، موضعی از بدبینی مشروط درمورد پتانسیل هوش مصنوعی برای دستیابی به قدرت‌های هوش طبیعی انسانی را حفظ می‌کند. او خواستار رویکردی ملایم‌تر و علمی‌تر به این حوزه است که پیش از تعقیب کاربردها، شناخت را بررسی کند. همچنین چامسکی بر مسئولیت‌های مربوط به رسیدگی به تاثیرات اجتماعی، تضمین نظارت و اعمال دانش به‌نفع بشریت تأکید می‌کند. به‌طور کلی، دیدگاه‌های او، به‌عنوان یک صدای مهم از آخرین بازماندگان نسل روشنفکری قرن بیستم، بر احتیاط درمورد پیش‌رفتن در یک صنعت شورمند اصرار می‌کند.

نظر اسلاوی ژیژک درمورد هوش مصنوعی را اینجا دنبال کنید:

نظر اسلاوی ژیژک درباره آینده هوش مصنوعی چیست؟

پرسش‌های متداول

از نظر چامسکی تفاوت اصلی میان هوش مصنوعی قوی و ضعیف چیست؟

هوش مصنوعی قوی ادعا می‌کند که ماشین‌ها می‌توانند به فکر و آگاهی واقعی دست یابند، درحالی‌که هوش مصنوعی ضعیف به توانایی‌های حل مسئله باریک بدون هوش واقعی محدود است.

چرا چامسکی استدلال می‌کند که هوش مصنوعی کلی‌شده ممکن است غیرممکن باشد؟

به‌این دلیل هوش مصنوعی از مبانی زیستی و ظرفیت‌های فطری‌ای بی‌بهره است که هوش انسانی را هدایت می‌کنند، نمی‌تواند عمق، انعطاف‌پذیری و خلاقیت بازاندیشانه شناخت طبیعی انسانی را صرفاً ازطریق برنامه‌نویسی خارجی تکرار کند.

برخی از نگرانی‌های چامسکی درمورد تاثیرات اجتماعی هوش مصنوعی پیشرفته چیست؟

مسائل بالقوه مربوط به شغل یا اقتصاد، افزایش نابرابری‌های ثروت و همین‌طور قدرت، تشدید نابرابری‌های موجود و فقدان برنامه‌ریزی یا نظارت بر ثبات اجتماعی ازجمله نگرانی‌های چامسکی است.

به‌نظر چامسکی در رویکردهای فعلی تحقیق درمورد هوش مصنوعی چه چیزی نادیده گرفته شده است؟

چامسکی عقیده دارد که بررسی عمیق‌تر ماهیت واقعی هوش و شناخت ازطریق پرسش‌های فلسفی یا علمی، به‌جای مهندسی‌ای که صرفاً بر کاربرد برای سودآوری تمرکز می‌کند، در تحقیقات نادیده گرفته شده است. رویکرد فعلی اثرات اجتماعی را به‌شکلی مناسب در نظر نمی‌گیرد.

چامسکی فکر می‌کند شناخت انسانی و مصنوعی در چه جنبه‌های کلیدی همیشه متفاوت خواهند بود؟

انسان‌ها اهداف و چارچوب‌های شناختی فطری ازطریق تکامل زیستی دارند، درحالی‌که هوش مصنوعی به‌طور کامل به برنامه‌نویسی خارجی بدون هدف‌مندی ذاتی بستگی دارد.